ققنوس

ساخت وبلاگ
سردرد عزیزم آمده است ونمیرود.به گمانم از کم خوابی دیشب است.شاید هم نباشد.نمیدانم.از چشمم خستگی میبارد...سرد است...سرد...چقدر هوا خنک شده ومادرم هنوز کولر راروشن میکند ومن یخ میزنم.سردرد بدی ست اما خب هنوز میتوانم تحمل کنم وقرص نخورم.نگرانم کمی.نگران امتحان فردا.چه روز معمولی نسبتا خوبی بود امروز.پژمان را دیدم پس ازمدتها.کاش تو هم بودی..دلم میخواست باشی.اصلا انگارهستی.هرکس درکتابخانه را باز میکند،ناخودآگاه فکر میکنم تویی.بااینکه میدانم دیگر نمی آیی.ازپایان نامه کمی میترسم.نگرانم.دلم استراحت میخواهد و شیری عزیز به کسی مهلت نفس کشیدن نمیدهد.انتظارش بال ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 14:19

Heart beats fast قلب تند می تپه Colors and promises رنگ ها و عهد و پیمان ها How to be brave چه طور باید شجاع باشم How can I love when I’m afraid to fall چه طور میتونم عشق بورزم وقتی از سقوط واهمه دارم But watching you stand alone اما تماشات میکنم درحالی که تنها وایسادی All of my doubt suddenly goes away somehow همه ی شک و تردید هام ناگهان به نحوی میرن کنار One step closer یک قدم نزدیک تر I have died everyday waiting for you من هر روز در انتظار تو مردم Darling don’t be afraid I have loved you عزیزم نترس. من دوستت داشتم For a thousand years برای هزاران سال I love you for a thousand more واسه هزار سال بیشتر هم دوستت دارم Time stands still زمان ثابت وایساده Beauty in all she is زیبایی در هر چی اون هست I will be ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : a thousand years,a thousand years lyrics,a thousand years chords,a thousand years piano,a thousand years piano guys,a thousand years instrumental,a thousand years piano sheet music,a thousand years karaoke,a thousand years part 2,a thousand years piano chords, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 54 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 14:18

چه حسی عمیق تراز لذت؟آدمی اگر لذت نبود شاید چیزهایی کم داشت.تصور کن لذت هم آغوشی را.لذت فرو بردن انگشتانت در خرمن موهای کسی که دوست داری اش را.تصور کن کچل باشد.:)چطور دوستش بدارم؟چطور کسی که موهایش را تاته میزند میتوان دوست داشت؟حالم به هم میخورد از دیدنش.تصور کن دستی برگونه هایت بنشیند.دستی که باتوغریبه است.احساس میکنی تمام وجودت تبخیرمیشود.میلرزد.تصور کن کسی تورا ببوسد که موهایش را تا ته زده باشد.بدقواره باشد.تمام دنیا انگار درهمان یازده دقیقه خلاصه میشود.چه جنگ هایی سرمیگیرد.چه آدم هایی کشته میشوند.بگذریم... فردای کذایی ازراه میرسدبلاخره.خیالم را ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : زیبا هوای حوصله ابریست,زیبا هوای حوصله ابریست چشمی از عشق ببخشایم,زیبا هوای حوصله ابری است خسرو شکیبایی,دانلود زیبا هوای حوصله ابری است,زیبا هوای حوصله ابریست شکیبایی,متن زیبا هوای حوصله ابریست,دکلمه زیبا هوای حوصله ابریست,دانلود دکلمه زیبا هوای حوصله ابری است,متن زیبا سلام زیبا هوای حوصله ابریست,دانلود شعر زیبا هوای حوصله ابریست, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 9:45

چه اشتباه عمیقی!اعتماد نا به جا همیشه پشیمانی می آورد.پستی وبلندی زندگی را بارها تحمل کرده ام.اما پستی وبلندی آدم ها گاهی غیر قابل تحمل میشود.آدم ها تنها ترت میکنند.لبریزتر.زمانی که از یک گوشه ی تنگ حرف ورازهای مگویت برایشان بگویی،نه همدردی بلدند نه آدمیت.به تو لبخند میزنند.واین لبخند تورا تمام میکند.آن ها را هم تمام میکند.خب بازهم مقصرمنم.که اعتماد میکنم وحرف میزنم.فقط خوشحالم که بیشتر حرف نزدم و چیزهای مهم تر واصلی تر رانگفتم.هرچه اعتماد عمیق تر باشد،ضربه ای که از پشیمانی به سرت وارد میکنند شدید تراست...حرف نباید زد.باور کن حرف زدن فقط تورا دلتنگ تر ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : گوشم به راه تا که,گوشم به راه, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 21:46

دیدم یه شب توبرکه ی خواب دستای تو آیینه وآب پروانه ها رو شونه ی تو خورشید وماه،همخونه ی تو... توقلبمون بارون گرفت شهرو به هم زدیم تااون ور رنگین کمون باهم قدم زدیم... توچشم من شیرین تره خواب توازبیداری هام باید تو روپیداکنم تعبیر رویاهام... شعرهای علیرضا آذر انگار با آدم حرف میزنند...زیبا...زیبا...آرامم کرد این ترانه وقتی تو مرا باحرفهایت دیوانه کردی.آرام شدن گاهی اصلا سخت نیست..میبینی؟فقط یک ترانه کافی بود..اما تو همیشه...دنیایت فرق دارد..چه کنم باتو؟باتو و دنیای عجیبت که هرچیزی معنایی دارد جز آنکه من فکر میکنم.چقدر سخت است...معمولا بار نفهمیدن همیشه روی دو ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 21:46

درمن منی ست،

در گریز ازمن،

برای تو...

آشتی نکنم،چه کنم؟

بهرام حمیدیان

ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : آشتی,آشتیان,آشتی كردن به انگليسي,آشتیانی,آشتی با خدا,آشتیان تابلو,آشتیانی خواننده قدیمی,آشتی با همسر,آشتی چت,آشتی با ریاضی, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 18:23

چیزی به رسیدنش نمانده.همیشه منتظرش بودم.امسال اما نه.پاییز را میگویم.غربت عجیبی باخودش به همراه می آورد.آبان وآذرش در راهند...چه ماهی حسرت آلودتر ازآبان؟کدام ماه غم انگیز تر ازآذر؟ومهر که پلی است از تابستان به آبان...به آذر...به عمق پاییز...پاییز رانمیشود نوشت.پاییز راباید فقط حس کرد.باید هوایش را نفس کشید...روزهای کوتاهش را تحمل کرد.پاییز سال گذشته بوی نیستی میداد.بوی نبودن.پاییز امسال هراس انگیز تر می آید...من سردم است وباهیچ فکری گرم نمیشوم.من یخ زده ام و باهیچ دستی،زنده نمیشوم.آذر که بیاید،سی روز که بگذرد،دوسال تمام میشود.این تاریخ نحس،مرا یادتمام ن ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 18:23

خب اشتباهی بود..اشتباهی بود ورویش رانخواندم وریختمش...ریختمش درچشم پدرم و از سوزش،ناله اش به هوارفت...اگر نابینامیشد ،خودم راکورمیکردم...والبته که بیشتر تقصیر کسی بود که آن قطره ی کذایی را به اشتباه به دستم داد وگفت همین است.بریز...اما به هرحال من ریخته بودمش...من...چه وحشتناک بود..چه حس غریبی...تابه حال تجربه اش نکرده بودم...دلم میخواست بمیرم..اشک میریختم اما هیچ فایده ای نداشت...دعامیخواندم اما انگار هیچ چیزعوض نمیشد...نمیخواهم حتی فکر کنم به آن..نمیخواهم.اصلانمیخواهم بنویسمش.فقط میخواهم بگویم گاهی قربانی اشتباهات دیگران میشویم.دردناک است.خیلی دردناک اس ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : گناهان کبیره,گناه,گناه اصلی,گناهکار,گناه خودکشی,گناهکاران,گناهان زبان,گناه شکستن دل عاشق,گناهان صغیره,گناه تو خوشگلیته, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 48 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:16

خب ترانه وشعر ودیالوگ هم پس زده شد.گزینه ی بعدی چه میتواند باشد؟کاش چیزی بود که دوستش داشتی.که قبولش داشتی.نه.نیست.نبود.گشتم.احساسات آدمی پیش پاافتاده اند.چه راحت میتوان گفت این جمله را.چه راحت زندگی کسی که تمام جان ومالش را صرف احساسات پیش پا افتاده اش میکند،نادیده گرفتم وتاییدت کردم.چه مسری ست این بی تفاوتی تونسبت به همه چیز.مفهوم همه چیز برایم رنگ باخته است.هدرمیرود زندگی.ومن نشسته ام.خوابم.سجاده ام پهن است.اما نمیدانم چه میخوانم.همیشه آدمها مرا درگذشته ی خود میبینند.همیشه فکر میکنند من درآینده شبیه خودشان میشوم.وآن ها یک دوره ازمن جلوترند.خب این ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : دایره ی لغات فارسی,دایره ی لغات,دایره ی لغات انگلیسی,افزایش دایره ی لغات, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 8:56

من بد بودم.. من بد بودم.من ...من...حال من بد بود.اما گوشه ی اتاقم دراز کشیده بودم.درازکشیده بودم که کسی نبیند مرا.که کسی نشنود مرا.میدانی فرق من وتوچیست؟توکه دلت میگیرد،من سرا پا ،تو میشوم.من خودم را فراموش میکنم وتومیشوم.باتمام وجودم،گوش میشوم برای شنیدن.حس میشوم برای هم دردی.رابطه،معامله نیست.دوست داشتن،عشق،معامله نیست.چنان که من دوستت دارم تو هم دوست داری ام؟که میگویی رابطه ودرد دل کردن باید دوطرفه باشد؟مگر تابه حال دوطرفه بوده؟مگر تابه حال ازتوخواسته ام بشنوی ام؟گله ای نیست.خواست خودم بوده.نه منت.نه که فکر کنی منت است!تو اصلا نمیدانی عمق احساس من ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : من بد بودم اما بدی نبودم,من بد بودم اما بدي نبودم,من بد بودم ولی بدی نبودم, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 8:56

مقاله ی زیبایم رامیخوانم.پایان نامه ی گرامی باید پیش رود.باید...کدام باید؟حواسم نیست.حواسم به فرداست.حواسم به دیروزاست.حواسم همه جاهست اما اینجانیست.باید بنویسم تا شاید آرام شوم.هرچند آرامم.فقط گیج وحواس پرت شده ام.حالتی که بیشتر اوقات دچارش هستم.انگار همیشه دردنیای افکارم چنان غوطه ورم که نمیدانم چه میگذردازجلوی چشم هایم.انگار که نه.حتما.از چند سال پیش تا کنون حواسم را ازدست داده ام.نمیدانم دقیقاچند سال.همیشه وقتی همه چیز باهم اتفاق می افتند گیج ترمیشوم.درست زمانی که فشار به بیشترین حدممکن میرسد،من دستم را روی دستم میگذارم.روی تختم دراز میکشم.ملا ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : تشویش چیست,تشویش,تشویش اذهان عمومی,تشویش سامان جلیلی,تشویش اذهان عمومی چیست,تشویش اذهان عمومی به انگلیسی,تشویش در دوران بارداری,تشویش مکن,تشویش هزار آیا,تشویش, آخر شد, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 59 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 7:09

همه میپرسند:چیست در زمزمه ی مبهم آب...چیست درهمهمه ی دلکش برگ..چیست دربازی آن ابرسپید...روی این آبی آرام بلند...که تورامیبرد اینگونه به ژرفای خیال...یادش بخیر این ترانه ی زیبا...نمیدانم چرا امروز یادش افتادم.نمیدانم سالها پیش چرا ...فقط یادم هست این ترانه مرا یاد تومی انداخت...نمیدانم چرا.حتی نمیدانم تواین را زمانی برای من فرستاده بودی یانه...حافظه ی من عجیب است...چیزهای عجیب وغریبی درخود حفظ میکند.وبقیه را به صورت خود آگاه وگاهی ناخود آگاه دورمیریزد.اما تمام آنچه حفظ میشود ناخود آگاه است...مثل جزییات چهره ات ونگاهت هنگامی که روبه رویم نشسته بودی وبه من سنگر ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 12:47

کم کم احساس میکنم دلم برایت تنگ شده...نمیدانم شاید هم واقعا تنگ نشده.اما خوابت رامیبینم.فرمانده ورفیقش هم هستند.من وتورا نگاه میکنند.فقط همین.فرمانده مدتهاست درتمام خواب های من تماشاچی ست.صدایش راحتی از یاد برده ام...باورت میشود؟راستش خودم هم باورم نمیشود.پس دروغ نگویم بهتر است.صدایش را ازیادنبرده ام هنوز.یعنی نمیدانم.به این چیزها فکر نمیکنم.اصلا بگذریم.چرا این اسم مسخره را می آورم؟شاید چون چند روزی ست که ...هیچی ...که هیچ... بگذار از مراسم عقد امشب بگویم.راستش رابخواهی اصلا حوصله ی این جشن های مسخره راندارم.به نظرم بیهوده ترین کارممکن دردنیا،گرفتن همی ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : مارا به جبر هم که شده سر به زیر کن,ما را به جبر هم که شده سر به زير کن, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 56 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 15:45

  سالهاست اشعارش رامیخوانم...اشعار تلخ وگزنده اش را دوست تر میدارم.اما این یکی امروز بیشتر به دلم نشست.فقط امروز می پری از میون یه کابوسوسط اشک و موی آشفتهاس ام اس میزنی که گریه نکن!اتفاق بدی نمی افته..درد داری و باز میچرخیمث انگشت توو مدادتراش!نگرانی شبیه یه بچهواسه تنهایی عروسکهاشمثل اینه که خسته از کلمهبه کسی نامه ای سفید بدی!به کسی که رسیده آخر خطوسط گریه هات، امید بدیداری از هوش میری از سردردتوی لبهات باز حس داریباز لبخند میزنی به چشاشکه نفهمه که استرس داریخواب و بیدار بودنت زجرههمه ی زندگیت کابوسهاون ولی قول داده توو شعراشبرمیگرده به آخرین ب ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : سیدمهدی موسوی,سید مهدی موسوی نژاد,سید مهدی موسوی شاعر,سیدمهدی موسوی نژاد نماینده دشتستان,سید مهدی موسوی گرافیک,سیدمهدی موسوی اشعار,سیدمهدی موسوی فاطمه اختصاری,سیدمهدی موسوی اجاق,سیدمهدی موسوی نزاد,سیدمهدی موسوی زاده, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 61 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 12:17

دقیقا نمیدانم چه مرگم شده.اما به شدت بی حوصله ام.ساکت.عصبی.انگار باهمه سرجنگ دارم.دلم میخواهد باکسی حرف نزنم.زود از کوره در می روم.سرم را با تماشا کردن فیلم هایم گرم میکنم اما بی فایده ست.حتی بدتر است...نمیدانم چرا.چه شد که دوباره اینگونه شدم؟شاید مکالمه ی چند شب پیش باعث شد همه ی گذشته جلوی چشمم بیاید...مکالمه بادوستی که درگذشته نبود.اما...چه خبر احمقانه ای به من رسیده...کم کم میشناسمش...آدم ها بلاخره چهره ی حقیقیشان را برایت آشکارمیکنند.واین بلاخره ممکن است حتی بیست سال طول بکشد...دوسال که چیزی نیست...چقدر گذشته است؟هنوز دوسال نشده.میدانی؟سی ام آذر که بیا ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : گذشته,گذشته استمراری,گذشته کامل,گذشته ساده,گذشته think,گذشته کامل استمراری,گذشته read,گذشته fall,گذشته can,گذشته catch, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 46 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 12:17

نمیدانی چه دردی دارد فهمیدن بعضی ازحقایق...دلم میخواست کنارت بودم وتنگ میفشردمت دوست من...دلم میخواست وقتی این حرفها رامیزدیم،چشم درچشم هم باشیم.رو در روی هم.سرنوشت دون مایه.آی سرنوشت مارا بنگر...مرا خوب بنگر.به خواسته ات رسیدی؟اعترافات من انگار تمامی ندارند...اشک میریختم.زنگ میزدم به هرکس که فکرش راکنی...التماس میکردم تنهایش نگذارید.پشتش راخالی نکنید...توچه میدانی چه ها شنیدم؟که مرا بی درد خواندی...چه میدانی چه قدر توهین وتحقیر وتهمت شنیدم؟حرفهایم را زنده به گور کرده بودم رفیق...داغ دلم راتازه کردند...فراموش کرده بودم...خدا...آخ که تمام وجودم درد میکند... ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 16:48

صدای سالار عقیلی درگوشم تکرارمیشود..مرا رهامکن مرا رهامکن...امروز راخانه ماندم.بااینکه به علی گفته بودم میروم ببینمش.ببینمش تا نصیحت های لازم را به گوشش بخوانم.میدانم به احتمال زیاد بی فایده است...بچه ها دراین سن وسال نصیحت پذیر نیستند که نیستند.اما خوبی علی این است که میداند.کاملا میداند که حسش نسبت به آن دختر چیست.شاید هم ظاهرا میداند.نمیدانم.احساس میکنم باید کمکش کنم حسش را بهتر بشناسد.کاری که شاید اگر کسی چند سال پیش درحق من کرده بود چنین نتایجی به بار نمی آمد...مدتیست احساس مسوولیت عجیبی میکنم.مثلا آنقدر جسور شده ام که به هر کسی که راه رانمیداند،ب ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : استخدام شهریور 92,استخدامی شهریور 93,استاتوس شهریور 92,استخدام شهریور,استخدامي شهريور 92,استخدامی شهریور,استاتوس شهریور 93,استخدامی شهریور 1392,استخدام شهريور 93,استاتوس شهریور, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 22:30

آغاز راهم چون به عشق تو رقم خورد با من بمان تا انتها مرا رها مکندر این سیاهی ای خدا مرا رها مکن ای آشنا بی آشنا مرا رها مکنبا این هوا عمری نفس کشیدم ای خدامیمیرم اینجا بی هوا مرا رها مکنچون کشتی شکسته ای که غرق می شودبه حال خویش ناخدا مرا رها مکنچو رود جاریم مگر تو مقصدم شویبه دست های ناکجا مرا رها مکنمرا رها مکن چون برگ زرد کوچکیبه زیر پای بادها مرا رها مکنمگیر مهر خویش را ز باغ باغبانخدای من در این هوا مرا رها مکناگر چه عاشق کسی به غیر تو شدمولی به جرم این خطا مرا رها مکن...باتوحرف زدم...نوعی اعتراف...باورنمیکنی که چه سبک وراحت شدم...ذهنم بار دیگر خالی شد... ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : سردرد,سردرد بعد از مشروب,سردرد میگرنی,سردرد پیشانی,سردرد تنشی,سردرد و حالت تهوع,سردرد شدید,سردرد در بارداری,سردرد عصبی,سردرد های خطرناک, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 7:11

چه عمر کوتاهی داشت مهربانی ات...چه زود گذشت...دوباره کارت آغازشد...والبته که نباید مزاحم کارتوشد...گله هایت را کردی و پاسخش رانخواستی بشنوی...شاید عدالت واژه ای ست بی معنا که ماساخته ایم.حتی انصاف...شاید توبی انصاف نیستی...نمیدانم...اصلاخودم هم نمیدانم به توچه گفته ام...برای همین تمام حرفهایم را پاک میکنم که نبینی...ازواکنش هایت میترسم...از قضاوت هایت...از چیزهایی که نیست وفکر میکنی که هست...ازچیزهایی که هست وفکر میکنی که نیست...:)...خسته ام.خسته ام وحوصله ی توضیح دادن ندارم.بااین حال باتوحرف میزنم حتی زمانی که پاسخم را نمیدهی...ناراحت کننده است اما هست...میپذیرمش ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : گفتم که برخیالت راه نظر ببندم, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 109 تاريخ : يکشنبه 14 شهريور 1395 ساعت: 6:31

بازگشتم به اتاقم ...به ریشه ام...چمدانم رابازکردم...لباس هایم را وعطرم را سرجایشان گذاشتم...اتاقم را تمیز ومرتب کردم وچشمم خورد به لوح تقدیری که ...اشکم سرازیرشد...مادرم میگوید پای چشمانم گود افتاده است...مادراست دیگر...پای چشمان دخترش را هم میبیند...چنان مرا درآغوش کشید واشک ریخت کهازخودم شرمنده شدم که تنهایش گذاشتم...این خمره ی رنگ نشده حتی مرایادتومی اندازد...دلم میخواهد فراموش کنم دیدمت...فراموش کنم این سفر را...انگار نه انگار که سفری بوده و تویی و...قلبم تیرمیکشد...بدترازهمیشه...نمیدانم چرا این همه غم روی دلم تلنبارشده است...سفر آمدم که بارخستگی وفشار درس و ققنوس...
ما را در سایت ققنوس دنبال می کنید

برچسب : گفتم آهن دلی کنم چندی ندهم دل به هیچ دلبندی, نویسنده : aghoghnoos7shd بازدید : 70 تاريخ : يکشنبه 14 شهريور 1395 ساعت: 6:31